خو‌خو این‌پارتو‌من‌نوشتم =] پارت ۱۳ : تهیونگ : یاااا یونگی یونگی : جانم ؟؟ کوک : عاشق شدی رفت یونگی : حالا ول کنین اینا رو فردا تولد بیبیمه تهیونگ : هن ؟؟ بیبی ؟؟ یونگی : یوناااا تهیونگ : اها کوک : من ی فکری دارم یونگی : چی ؟؟ کوک : براش تولد بگیریم یونگی : اینو کع میدونم فقط چطوری سوپرایزش کنیم ؟؟ کوک : به ا/ت زنگ بزنم ؟؟ یونگی : ارع تهیونگ : کی شماره ا/تو بت داد ؟؟ یونگی : من به همه ی اعضا دادم تهیونگ : وا شمارع کرا ...... کوک : کرا چیع ؟؟ یونگی : کراشت ؟؟ یاااا رو ا/ت کراشی تهیونگ : چی دارین چی میگین ؟؟ یونگی : فرزندم خودت سوتی دادی جین : اهع واستین ببینم نامجون : جین میگم این خبریو دیدی که واسه ام وی جدیدمون قراره بریم مسافرت اعه کمپانی واسه ما و ا/ت ی خونه گرفته ا/ت میتونه با خودش ی همراه بیارع جین : دیقا میخواستم همینو بگم تهیونگ : دستت درد نکنه درمورد کراشم نفهمیدن جیمین : الان که گفتی کاملا فهمیدیم *ا/ت* فهمیدم قراره یونا رو سوپرایز کنن پس ی بهانه واسه حاظر شدن برای تولدش مجبورم جور کنم ولی ی خبر دیگه هم شنیدم عرمممم ینی میتونم تو مسافرت برای موزیک ویدیو به کراشم نزدیک شم ؟؟ تهیه کننده ی ام وی گفته بود تو بیشتر پارتاش هسم اوهع تازه ۶ ماه قراره برم صدر درصد میتونم داشتم فکر میکرم کع یونا اومد یاد تولدش افتادم یونا : اعه ا/ت فردا روز مهمیه تو میدونی دیگه ؟؟ خو خو الان ینی چی بش بگم ا/ت : یونا فردا میای بریم خرید ؟؟ یونا : اول سوال منو جواب بدع ا/ت : ارع فردا تولد خواهرمه یونا : عرررر افرینننن *فردا صبح* ا/ت : یونا بیا بریم خرید خرس عسلیم یونا : باز گفت خرس عسلی الان مویام ا/ت : خو بشین حاظرت کنم یونا : ی هودی میپوشم دیگه ینی

پاسخ به

×