اسارت در حصار تجربه‌های زیسته، انجماد اندیشه و ایستایی فرصت زیستن را در پی دارد. رسوب عادت‌های نهادینه‌ شده در عمق فکر و اندیشۀ بشر، سخت‌ترین و نفوذناپذیرترین قلعه‌ای است که انسان می‌تواند خودش را در آن به بند بکشد. و سخت‌ترین نوع اسارت، آن هنگامی است که زندانبانی جز «خودت» برای «خودت» وجود نداشته باشد. اسارت در بند عادت‌ها فکر را از «ایده» تهی می‌کند و چشم را از دیدن «فرصت» عاجز... ‌. چشمانت را ببند و از جلد زندانبان سخت‌گیری که رویای خودِ محزونت را سرکوب می‌کند، خارج شو. از میان غبار روزمرگی‌هایت، فرصت‌هایت را پیدا کن و به نوع جدیدی از زیستن بیاندیش. تو خود، آفریدگآری

پاسخ به

×