رسیدیم خونه به تهیونگ گفتم که یه فیلم بیاره باهم ببینیم داشتم تو بغل گرم تهیونگ فیلم میدیدم که وسط فیلم صحنه خاکبرسر ای اومد دیدم DIK تهیونگ بدجوری بزرگ شده منم رفتم و رو پاهاش نشستم که گفت: بیب گرل بد جوری هورونیم کردی. و بعد دست برد و لباسام و جر داد و لباسای خودش هم همینطور و بعد اومد سمت لبام و میمکید شون منم کم نیوردم و هم راهیش کردم و براید استایل بغلم کرد و بردم تو اوتاق و منو دراز کرد رو تخت و بعد هم لبامو کیس کرد و بعدش رفت سراغ گردنم و مارک گذاشت و بعد با ۳۰نه هام بازی میکرد و زبونشو دور نوک ۳٠ نه هام میچرخوند و بعد رفت سراغ پوسیم و هی زبونشو توش میچور خوند. تهیونگ: اه این خیلی خوش مزس. ات: اهههه لذت میبری ازش اههه؟. تهیونگ: افف بیب اره خیلی لذت میبرم. نزدیک ارضا شدنم بود که زبونشو ورداشت و بهم گفت: بیب بلند شو. و نشستم و نوک DIK رو گزاشت رو زبونم و منم لیسش زدمو بعدش هم که خیس شد برش داشت و بهم گفت: بیب گرل دراز بکش و و DIK رو وارد پوسیم کرد و چون خیلی بزرگ بود گذاشتم رو پاهاش و دستام رو رو شونه هاش گذاشتم و خودم رو بالا و پایین میکردم ات: اهههه ااهههه اخ اهههه . تهیونگ: اوفف بیب ناله کن اه. بعد چهل مین هم زمان ار*ض ا شدیم و تا صیح کنار هم خوابیدیم ( چطور بود حتما تو کامنتا بگید بیب گرلا
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت