#رمان کنارم باش،تا ابد فصل دوم Part 9 دیانا: بعد از خوردن خوردن صبحانه حاضر شدم و با امیر از در خونه رفتیم بیرون. امیر: نشسته بودیم تو ماشین و ولوم موزیک زیاد بود. غرق همخوانی دیانا با موزیک بودم. + دیانای من _ جانم + یه جا خوندم نوشته بود کسی که تو لبخدنت غمت رو دید تو سکوتت حرفات رو شنید و تو خشمت محبتت رو فهمید بدان بهترین دارایی توست خواستم بگم تو بهترین دارایی هستی که من دارم:) _گویند که عشاق جهان عقل ندارند یعنی تو خری من به مراتب ز تو خر تر: +این الان جمله عاشقانه بود یا فحش دادی؟:| _یه چیزی بین این دو تا XD امیر الان میریم کجا؟ +ناکجا آباد: _امیر مسخره بازی در نیار دیگع: +خبببب.. عامممم...... بریمممم..... _بام تهران. +از کجا فهمیدی؟ _تویی دیگ. اون موقع هم من آی سیو بودم بعدش از رهام شنیدم رفته بودی بام:) +من با رهام کار دارم حالا حالاها. اوکی پس میریم بام تهران:) _باشه عشقم بریم. رهام: دو روز بود که رسیده بودیم ویلا توی شمال. شیوا رفته بود برای نهار خرید کنه. روی تخت دراز کشیده بودم و کلم تو گوشی بود که شیوا وارد اتاق شد. _سلام سلام من اومدم. +سلام شیوایی. خسته نباشی سوپر مارکت راحت پیدا کردی؟ _سلامت باشی. اوهوم پیدا کردم با ماشین رفتم راحت بودم. +دیگه ببخشید نیومدم باهات خسته بودم. _نه فدات شم. +شیوا _جانم +خیلی دوست دارم شیوا:) شیوا: محبتشو بی جواب نزاشتم و گفتم +عاشقتم و رهام منو تو بغلش کشید و بوسه ای روی موهام کاشت ...تو بغلش احساس امنیت میکردم ..... احساس ارامش ...احساس خوشبختی:) طولی نکشید که به یه خواب بعد از ظهری فرو رفتیم تا بعد برگردیم تهران. دیانا: با امیر رفتیم بام و اونجا ماندگار شدیم. هوای قشنگی داشت. کل شهر زیر پامون بود. +امیر؟ _جان دلم. +میگم بنظرت تو هر کدوم از این خونه ها چند نفر مث من و تو هستن؟:) _نمیدونم... شاید خیلی زیاد! شاید یه نفر همین الان دستش تو دستای کسیح که زندگیشه!:)شاید حتی یکی تو حسرت ب دست آوردن عشقه! مثلا زندگیش رفته و اونو تنها گذاشته:) و اون دنیا رو سرش آوار شده. درست عین من که چند روز پیش این حالو داشتم:> +امیر! تو بلد بودی بینِ گریه کاری کنی که قهقهه بزنم ، با وجودِ بی‌خوابی تا خودِ صبح حرف بزنم ، با تمومِ خستگی چندساعت قدم بزنم ، با یه موزیکِ غمگین برقصم ، وسط گریه لبخند بزنم ، با سردرد عمیق بخوابم ؛ درواقع تو تنها کسی بودی که منو بلد بودی!:) _دردونه ی قلب من:) خیلی دوست دارم:) +عشق ینی تو:) _نفسم بریم؟ هوا کم کم داره تاریک میشه. +اوهوم بریم. سوار ماشین شدیم و امیر سمت خونه روند. ...
ژانر:

پاسخ به

×