ابر می بارد و من می شوم از یار جدا/
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا؟/
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع/
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا/
ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی!/
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا؟/
دیده از بهر تو خون بار شد، ای مردم چشم!/
مردمی کن، مشو از دیده خون بار جدا/
امیرخسرو دهلوی
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت