زندگی نامه نانا|Nana's life|gachaclub|story

خب من اول از همه داخل خیابون ها گذاشته شده بودم تا دست اون مردک بهم نرسه ولی یه زنه میاد منو می‌بره میزاره اونجا بعد شوهرش هم اون مرده بود وقتی می‌فهمه میاد چهارتابچه هارو میگیره می‌بره رو ازمایشات انجام میده بعد اونا با قدرت نانا که میتونین یکم آلپورت کوچولو کنه استفاده میکنم که برن پیشه بانی بانی دوست نانا بود (وقتی که بیرون بودن)الان میدونستم که بانی اونجاست میرم پیشش اون با قدرت که بازم تلپورت کردنه ولی دورتر می‌تونه بره میرم خونه خانم و آقای میلر(همین جوری فامیلی انتخاب کردم) و میگه که بچشونو پیدا کرده و اینا تموم شد و شاید پنجشنبه تریلر سریال جدید رو بسازم برای اینکه بفهممین انگشتت رو روی دکمه قرمز پایین بزار ممنون خودافظ