بشر، قرن‌ها تصور می‌کرد که زمین مرکز هستی است و تمام اجرام آسمانی به دور زمین و انسان می‌گردند. صدها سال گذشت تا گالیله با تلسکوپ نشان داد که زمین ثابت نیست و به همراه دیگر سیارات منظومه شمسی به دور خورشید می‌گردند. این اولین ضربه به غرور بشری بود. اما ضربات بعدی به خودبزرگ‌بینی ما سهمگین‌تر بود. با پیشرفت ابزارهای رصدی، در قرن نوزدهم و بیستم این واقعیت دردناک را دریافتیم که خورشید تنها یک ستاره در میان خیل عظیم ستارگان کهکشان راه شیری است. و کهکشان راه شیری خود تنها یکی از میلیاردها میلیارد کهکشان مشاهده شده است. و کسی چه می‌داند شاید کل این کیهان تنها یکی از بی‌شمار کیهان باشد. کپرنیک مطرح کرد که جایگاه ما انسان‌ها در هستی خاص و ویژه نیست. به بیان اصل کپرنیکی، به نظر نمی‌رسد که ما در نقطه‌ای منحصربفرد در این کیهان قرار گرفته باشیم و تنها یک نقطه‌ی آبی کم‌رنگ در گستره‌ی بی‌انتهای هستی هستیم. و به قول کارل سیگن، اخترفیزیکدان مشهور: درک این تصویر از کیهان، اندرزی عمیق در باب فروتنی و تواضع انسان است. این ویدئو، گفتاری از کارل سیگن درباره جایگاه انسان در کیهان است. @UniverseTouch نقل از گروه فیزیک اندیشه @ErfanSedighi_pv

پاسخ به

×