ای همه بود و هستِ مـن، بسته بـه تارِ مویِ تـو
زائرِ کعبه ای ولی، کعبه کجا و رویِ تـو؟
تـو بـه کنارِ کعبه ای، گرمِ دعا برای مـن
مـن دلِ شب بـه کوچه ها در پِیِ جستجویِ تـو
کوچه بـه کوچه، هر قدم، سعیِ صَفا و مَروِه ام
لحظه بـه لحظه ذِکرِ مـن، یکسره گفتگویِ تـو
حَلقِ مـن اَر بُریده شد در رَهِ عشقِ تـو، چـه غم؟
وای به حالِ مـن اگر تیغ بُرَد گلویِ تـو
رویِ تـو غرقِ بوسۀ خاتمُ الاَنبیا شده
حیف بُوَد کـه سنگِ کین بوسه زَنَد بـه رویِ تـو
خَصم سَرِ تـو را بُرَد تا کـه بـه هم گره خورَد
پنجۀ قاتلِ تـو و طرۀ مُشکِ بویِ تـو
زائرِ دست بسته ام، رو بـه رویت نشسته ام
در یَمِ خون گشوده ام چشمِ دعا بـه سوی تـو
گو بِکِشَند هر طرف، پیکرِ بی سرِ مرا
تا بزنم بـه زخمِ تن، بوسه بـه خاکِ کویِ تـو
سر چـه بُوَد کـه تا کنم نِثار خاکِ مَقدَمَت؟!
جانِ دو طِفلِ کوچکم فدایِ تارِ مویِ تـو
سوزِ درونِ مِیثَمَت وَقفِ هماره غَمَت
خاکِ همیشه سبز او، آب خورَد ز جوی تـو
#اللهم_صل_على_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت