من چرا دل به تو دادم که دلم می شکنی...
.من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنییا چه کردم که نگه باز به من مینکنیدل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راستتا ندانند حریفان که تو منظور منیدیگران چون بروند از نظر از دل بروندتو چنان در دل من رفته که جان در بدنی.