هزار سال پیش
شبی که ابرِ اخترانِ دوردست
میگذشت از فرازِ بامِ من
صدام کرد.
چه آشناست این صدا
همان که از زمانِ گاهواره میشنیدمش
همان که از درونِ من صدام میکند.
هزار سال
من از میانِ جنگلِ ستارهها
پیِ تو گشتهام!
ستارهای نگفت
کزین سرای بیکسی
کسی صدات میکند؟
هنوز دیر نیست.
هنوز صبرِ من، به قامتِ بلندِ آرزوست
عزیزِ همزبان
تو در کدام کهکشان نشستهای؟
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت