شعر این اثر داستان جالبی داردکه شنیدنیست :
دو دلداده در کنار رود دانوب ایستاده بودند که گل زیبایی بر روی آب پدیدار می شود و دلبر به آن ابراز علاقه می کند. عاشق بی درنگ به رودخانه می پرد و گُل را گرفته به سوی دلبر خود پرتاب می کند و می گوید فراموشم مکن و خود در آب های خروشان غرق می شود.
از آن پس این گل را گل فراموشم مکن می خوانند
قمرالملوک وزیری آن را خواند و سالها بعد هنگامه اخوان آنرا بازخوانی کرده که میشنوید
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت