اید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد... آن قدر که اشک ها خشک شوند باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد به چیز دیگری فکر کرد باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد... چقدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟ و چقدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت؟ کتاب من اورا دوست داشتم آنا گاوالدا متن خوان: علی باقرزاده
 3 سال پیش
ژانر:

پاسخ به

×