سلام این اولین فیک منه
گزارش کنی هکی ( با کمک داداشم )
امید وارم خوشتون بیاد. .گپی ممنوع.
مامان : ا/ت بیا صبحونه بخور بعد برو
ا/ت : نه مامان نمی بینی دیرم شده روز اولی نمیخوام دیر برسم مدرسه
(ببخشید خودمو معرفی نکردم کیم ا/ت هستم 18 سالمه و با بورسیه وارد بهترین مدرسه ای کره شدم من با پدر و مادرم زندگی میکنم و یک دختر هستم که هرکی بخواد منو اذیت کنه من جواب شو میدم با پرویی )
به سرعت از خونه خارج شدم و با تمام قدرت داشتم میدویدم به سوی مدرسه توی راه نه به جلوی پام نگاه میکردم و نه به ماشین ها - داشتم همین طور میدویدم که یک ماشین بوق زد از ترس سر جام میخکوب شدم
رانده : هی دختره چرا جلو رو نگاه نمی کنی
ا/ت : ببخشید آقا آخه مدرسم دیر شده نمیخوام روز اولی دیر برسم
رانده : امروزه دروزمونه خیلی فرق کرده
بی توجهی به حرفش دویدم و به الآخره به مدرسه رسیدم وارد مدرسه که شدم با خودم گفتم : خدا رو شکر زود رسیدم ( عین منه ) داشتم اطراف رو نگاه میکردم که صدای پچ پچ چند نفر به گوشم رسید
$ : این همون دخترس که با بورسیه قبول شده
@ : آره خودشه
# : وای چه بد لباس لباساشو
یک نگاه به لباس ام و لباسای اونا انداختم توی زهنم گفتم ( هیچ فرقی نداره اگه لباس من زشت باشه مال اونا هم زشته )
! : از مدل موش خوشم نماید
¥ : آره فقط قیافشو
با اینکه حرفا شو نو شنیدم ولی توجهی نکردم وارد سالن که شدم همه به من نگاه میکردن و همه جیغ کشیدن با خودم گفتم : روز اولی معروف شدم. که یکی اومد دستم رو به سمت خودش کشید.
دختره : دختر دیونه شدی میخواستی این همه دختر بکشنت
ا/ت : این همه دختر آخه برای چی؟
دختره : به خواطر تهیونگ د دار ودستش
ا/ت : تهیونگ و دار ودستش؟ من فکر میکردم که اونا برای من جیغ میزنن