your browser not support this video

یه تاکسی گرفتم که هم زمان بامن یه پسر هم سوار تاکسی شد چقدر خوشتیپ بود منم عین بز بهش خیره شده بودم داشت با گوشی حرف میزد یه لحظه خندید وایی چال لپ هم داشت چشاش هم سبز بود با صدایی گوشیم به خودم اومدم دیانا داشت زنگ میزد بهم صبح هم ۲۰تماس از دیانا داشتم اگه جواب می دادم سرم رو میخورد برسم پارک بهش میگم خواب موندم رسیدم به پارک فکنم با پسره هم مسیر بودیم چون اونم بامن پیاده شد ول کنش نیستم هامنمخخ