your browser not support this video

داستان از این قراره که سمیرا برای تصویه حساب با حاج عمو و بالا کشیدن پولش از شوهرش (مالک) میخاد که حاج عمو رو بُکُشه، حالا هم شوهرش رو گزاشته توی منگنه و بهش میگه اگه هرچی داری به اسمم نکنی به پلیس میگم حاج عمو رو تو کُشتی بیچاره مالک