your browser not support this video

اين قطعه مربوط به مراسم شب دهم اجتماع عظیم عشیره عاشورا در سال ۱۴۰۰ مى‌باشد كه در پادگان ۰۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران اجرا شده است.براى دسترسى به آثار حاج محمود کریمی، می‌توانید به پايگاه اطلاع‌رسانی فطرس مراجعه نمایید. متن شعر:به گودال می‌رفتپر از زخم امّا سبک‌بال می‌رفتبرای طواف امام ‌زمانتیغ دجّال می‌رفتبرادر که افتادبه دنبال او، خواهر از حال می‌رفتعجب اضطرابیدقیقه، به سختی صدسال می‌رفتسنان باز می‌گشتو یک مادری بین گودال می‌رفتبُنیَّ بُنیَّصدا می‌زد او را و از حال می‌رفتپس از ظهر خونینسپاهی سوی خیمه، خوش‌حال می‌رفتبه پای رقیّهمی‌آمد چو زنجیر، خلخال می‌رفتکسی‌که عقب مانددودستی سوی گوش اطفال می‌رفتبه زیر سم اسبتنی سوی خیمه، لگدمال می‌رفتسری در شلوغیو انگشتری بین جنجال می‌رفتپی سر می‌آمدبه دنبال یک بوسه، خنجر می‌آمدچه وصلی! که خنجربرای خوش‌آمد به حنجر می‌آمدبه گودال پرخونسنان دست‌در‌دست لشکر می‌آمدو تیری که خوردیبه سختی، مگر از کمر در می‌آمدز جسمت صدایشکسته‌شدن، سمت خواهر می‌آمدبه دنبال خون سرت تکّه‌در‌تکّه، پیکر می‌آمدحرم؛ دست؛ معجرکه پایان قصّه، جلوتر می‌آمددو تا گوشوارهبه یک سیلی از گوش‌ها در می‌آمدزبانم شده لالحرامی مگر سمت معجر می‌آمدصدای رقیّه‌عمو اباالفضل اگر می‌آمد