انیمیشن شرک یکی از کارتون های بسیار معروف و جذاب است. در شرک 3 داستان آن بیشتر در مورد شاه آرتور است تا شرک. شاه غورباقه که پدر پرنسس فیونا بود فتح می کند و قبل از پایان عمرش به شرک دستور می دهد که او و یارانش بروند و وارث تاج و تخت که نام او آرتور است بیاورند و به عنوان پادشاه این سرزمین انتخاب شود. شرک و خره و گربه چکمه پوش ماموریت خود را شروع می کنند و می روند تا پادشاه آینده یعنی آرتور را به قبیله بیاورند و همه چیز با خوبی و خوشی به اتمام برسد؛ اما آن چارمینگ بد جنس آنها را غافلگیر می کند و خودش و یارانش آن سرزمین را از آن خود می کنند و همچنین تصمیم می گیرند شرک و آرتور و تمام دوستانش را نابود کنند. شرک و تمام یارانش تلاش می کنند چارمینگ را شکست دهند و آن قبیله را پس بگیرند؛ اما همه آن ها شکست می خورند و شرک نیز به دام چارمینگ می افتد و داستان به حدی می رسد که همه آن ها داشتند شکست می خوردند و کسی که اوضاع رو عوض کرد و جان شرک و تمام دوستانش را نجات داد آرتور بود. آرتور همه کسانی که با چارمینگ زیر دست بودند را نصیحت کرد و ثابت کرد که واقعا کار آنها اشتباه است؛ زیرا تمام کسانی که یار چارمینگ شده بودند قبلا انسان های خوبی بودند و به دلیل اینکه به خاطر رشته و هنری که داشتند مردم آن ها را مسخره می کردند و از نظر مردم بازنده بودند برای همین تصمیم گرفتند خلاف کار باشند تا پیروزی و سود کسب کنند و دیگر مردم جرعت نکنند آن ها را بازنده و مسخره فرض کنند. آرتور به آن ها فهماند که اصلا مهم نیست که دیگران در مورد یک فرد چی فکر کنند، مهم این است که واقعا خود فرد چی باشد، هیچ وقت دیگران سد راه ما نیستند و همیشه خودمان سد راهمان هستیم. تمام زیر دست های چارمینگ آدم های خوبی شدند و شرک و تم