معنویت و زهد سلیمانی زبانزد بود سلیمانی از زمرۀ این مردان بود. او بر مرز و رو به مرگ ایستاد تا در پس او زندگی جریان داشته باشد. او مسئولیت جمهوری اسلامی را چونان قلمرو حیات یک ملت با همۀ گوناگونیها و تکثراتش پذیرفت تا شهروندی برای جمهوری اسلامی را ممکن کند. گواه این مدعا سخنانی از اوست که این چند روز دست به دست میگردد و در آن او با پس زدن دیگری سازی ها بر وحدت و با هم بودن پای میفشرد. اما حاج قاسم ضرورت این وحدت را چگونه دریافته بود؟
او برای جنگیدن به این وحدت نیاز داشت. اما در طرحش از این وحدت، مرز را؛ یعنی همان چیزی که از آن پاسداری میکرد به گونه ای ترسیم کرده بود که بیش از هر کس از میان سیاسیون و نظامیان مصداق آیۀ شریفۀ اشداء علی الکفار رحماء بینهم بود.
امدادهای غیبی بر اثر معنویت و زهد و خلوص نیت این مرد آسمانی بود این مرد هم اکنون وحدت بخشاین وحدت طرحی از سیاست را پیش میکشد. این گونه بوده است پهلوان و مرد سیاست را همواره در مقابل یکدیگر تصویر کرده اند. اما او این دو را جمع کرده بود. مگر میشود بر مرز ایستاد، چشم در چشم دشمن بود و پیشنهادی برای سیاست نداشت؟ نمیشود اما میشود از آن غفلت کرد. میتوان تنها به روبرو نگریست و از پشت سر غافل بود. اما سردار ما هشیار بود.