خلاصه داستان:
کیانوش استقرار زاده سردبیر یک روزنامه دهه 20 است. او با نوشتن مقالهای انتقادی به تبعید در نقاط دوردست ایران محکوم میشود. در بین راه در اتفاقاتی توسط یک مار (نشیمن گز) گزیده میشود. شیرفرهاد، پسر خان پایین برره او را به برره میآورد و…