your browser not support this video

روایتی طنز از زندگی عزیزآقاست که به خاطر مسائلی چون ملک و املاک، با محمود، برادر خانم مرحومش اختلاف دارد. این اختلاف، ازدواج پسر عزیزآقا با دختر محمود آقا را با مشکل مواجه کرده‌است. از سوی دیگر، پزشک به داماد عزیزآقا اطلاع می‌دهد که پدرخانمش به علت تومور مغزی، دو ماه بیشتر فرصت زندگی ندارد. لذا او به طمع به‌دست آوردن پول، به صرافت افتاده و محمود آقا را از این ماجرا با خبر می‌سازد و