در یک روز عادی، یک مرد مظلوم توسط یک گروه خلافکار مورد حمله قرار میگیرد. آنها با تب های خشن و تبرها به مرد حمله میکنند و او در معرض خطر جانی بالقوه قرار میگیرد. صدای تبرها و جانی رد شدن از گرداب خلافکاران، شهر را میلرزاند. نبرد سختی که بین مرد و گروه خلافکار رخ میدهد، پر از خشونت و خطر است و تصمیم او به تقاضای برخورد با این ترسناکترین به شکل اوج میرسد.