در اپیزود ششم شاهنامه یا همان داستان سیاوش، شاه نواب فرستاده ایران، داستان شاهزاده سیاوش را که پسر کای خواندهی رستم است، تعریف میکند. سیاوش، با شجاعت، عدالت و خردمندی، مردم را به سلامت و استقرار رسانید. اما به خاطر زیباییهایش، مورد حسد و حیفزنی همسر پادشاه گزیده قرار میگیرد و سختیهای زیادی را تحمل میکند. این داستان نمونهای از معنویت، عدالت، دوستی و خودسرانگری است و در ادبیات ایرانی جایگاه ویژهای دارد.