راس تو میرود بالای نیزه ها من زار میزنم در پای نیزه ها اه ای ستاره دنباله دار من زخمی ترین سر نیزه سوار من با گریه امدم اطراف قتلگاه گفتی که خواهرم برگرد خیمه گاه بعد از دقایقی دیدم که پیکرت در خون فتاده و بر نیزه ها سرت ای بی کفن چه با این پاره تن کنم با چادرم تو را باید کفن کنم من میروم ولی جانم کنار توست تا سال های سال شمع مزار توست عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم