این پرفورمنس خود زندگیست . جاییکه تو موفق میشوی و جشن میگیری ، بارها شکست میخوری اما لنگ لنگان ادامه میدهی . جاییکه زندگی فرصت داشتن هر چیزی را در زمان مناسبش ، از تو میگیرد اما تو باز تلاش میکنی . میخواهی بدستش بیاوری ، اما انگار همیشه بد موقعی قسمتت میشود . مثل یک خوراکی تاریخ مصرف گذشته ، مسمومت میکند و آزارت میدهد .
ایده این پرفورمنس از هر که بوده ، خیلی خوب زندگی را میشناخته . میدانسته هرچقدر برای رسیدن به اوج تلاش کنیم ، وقتی به آن بالا رسیدیم ، نای شادمانی نداریم . فقط یک آدم خسته ایم که همه چیز را رها میکنیم و میرویم ...