your browser not support this video

این داستان به روایت همون اهنگی که براتون گزاشتم یعنی: روزی به دختری بود که دو نفر از پسر های کلاس دوسش داشتن دختر قبول کرد که با اون یکی پسر که در واقعیت برادرش هست بشه اما اون یکی که اسمش گینام بود برای اینکه دختر رو به دست بیاره با ماشین سنگین به پشت ماشین تویانگا میزنه و تویانگا میمیره اونجا که توی ماشین نبود چون که گینام بعد تصادف اونو برد و توی جنگل رها کرد دختر با دیدن اون صحنه اعصبانی و خیلی شدید ناراحت شد و خواست بره خونه که به مادرش بگه گه اونم با ماشین تصادف کرد