خلاصه داستان
مرد تحت تعقیبی به نام قدرت، پس از سرقت مسلحانه از بانک، خود را به دوستش سید رسول میرساند. سید مردی معتاد است و دوست دخترش فاطمه بازیگر تماشاخانه است. سید که مردی زبون است، با کمک معنوی قدرت به خودش میآید… ابتدا در مقابل مزاحم فاطمه و سپس صاحب خانه میایستد و ...