خلاصه داستان :امپراطوری بزرگ در کشور جوسان فرزندی به نام جونگ میونگ دارد. او از کوچکی تحولات و شرایط جنگی کشورش را می بیند و از اتفاقات بوقوع پیوسته آگاه است و سعی می کند هر طور شده در آینده در نقش ناجی جوسان آنها را رفع کند. او خانواده خود را از دست داده و راهی کشور دیگر می شود طوریکه . . .