ملاقات نابهنگام ارشد و صحرا در کلبه شکار، بار دیگر آتش عشق آنها را شعله ور می سازد و موجب ایجاد سوء تفاهم های تازه ایی می گردد. اردلان با زیرکی، فیلم صحرا در کلینیک را از سعید گرفته و به ارشد نشان می دهد. ارشد غمگین به سراغ صحرا می رود و توسط امیرحسین متوجه می شود که صحرا از روزنامه دوران به خبرگزاری کلام، کوچ کرده است .
گلرخ که از نزدیک شدن صحرا به ارشد نگران شده، به سراغ صحرا می رود و در این ملاقات صحرا متوجه می شود که رازهایی در زندگی ارشد وجود دارد، که از آنها بی خبر بوده و باعث می شود که صحرا را در گرفتن انتقام از ارشد مصمم تر سازد، به همین دلیل ....