وایکینگ راگنار لوتبروک یک کشاورز جوان و خانواده است که از سیاست های ارل هارالدون ، رئیس محلی او که ناجی های وایکینگ ها خود را به شرق به کشورهای بالتیک و روسیه می فرستد ناامید شده است ، که ساکنان آن به اندازه نورسمن ها فقیر هستند. راگنار می خواهد به سمت غرب ، در سراسر اقیانوس حرکت کند تا تمدن های جدیدی را کشف کند. با کمک دوستش فلوکی ، راگنار ناوگان سریعتر و براق تری برای ساخت قایق ها به منظور کمک به او در ورود به دنیای غرب ساخته است. در طول سالها ، راگنار ، که ادعا می کند نوادگان مستقیم خدای اودین است ، به مبارزه با ارل ادامه می دهد تا این دو در یک نبرد نهایی برای برتری با یکدیگر روبرو شوند. پس از آن ، راگنار به دنبال جستجوی سرزمین های جدید برای فتح است