your browser not support this video

داستان این سریال در مورد تانوشری (تانو) کورانا و ریشی بدی دو دوست صمیمی از دوران کودکی است. پدران آنها، ویرندرا و راج هم دوستانی صمیمی بودند. تانو جان ریشی را نجات می ‌دهد و مانع غرق شدن او در رودخانه می‌شود. یک راهب و پیشگوی هندی می‌گوید که این دو تا هفت تولد بعدی برای همدیگر ساخته شده‌اند. همسر راج؛ مادر ریشی که از خانواده تانو چندان خوشش نمی‌آید راج را شستشوی مغزی می ‌دهد و او را مجبور می‌کند به فرانسه بروند.