انیمیشن کوتاه «داستان یک خرس» با نمایی از یک دایوراما و فعل و انفعالات آن آغاز میشود. سازنده این دستگاه که در واقع خرس است، در حالی به اتاق خالی فرزندش سر میزند که در کنار اسباببازیها و نقاشیها، چندین عکس روی دیوارها قرار گرفته است. در این لحظه است که متوجه شباهت بین عروسکهای در دست خرس و فرزند و همسرش میشویم. پس از صرف صبحانه، خرس برای آخرین بار نگاهی به خانه متروکهاش انداخته و راهی خیابانهای شهر میشود. پس از جلب نظر یک کودک و چرخاندن دسته دایوراما، روایت داستان آغاز میشود...