انقلاب سال دو هزار و یازده در سوریه چه سرشت و طبیعتی داشت؟ این انقلاب مگر بخشی از بهار عربی (یا در واژگان رهبر ایران بیداری اسلامی) نبود؟ پس چطور حکومت سوریه آن را با این شدت سرکوب کرد؟ نسبت جمهوری اسلامی با رژیم بعث سوریه چیست و چرا حفظ این رژیم تا این حد برای تهران مهم بود؟ چرا ایران به سوریه نیروی نظامی گسیل کرد؟ آیا ایران نمیتوانست به اسد فشار بیاورد تا با ملایمت بیشتر با انقلابیون رفتار کند و نگذارد کار به جنگ داخلی بکشد؟
اینها فقط بخش کوچکی از پرسشهای حل نشده ایرانیان درباره سوریه هستند. حالا ما پرونده سوریه را یکبار دیگر در جدال میگشاییم تا شاید تصویر دقیقتری از ماجرا پیدا کنیم و بتوانیم واقعیت را از افسانه تفکیک کنیم.