کوتان افسر پلیسی است که پس از مرگ همسرش، با پسرش کیچو در یک مجتمع زندگی می کند. سختگیری ها و محافظت های بیش از حد او نسبت به کیچو به حدی است که کیچو آرزوی مرگ پدرش را دارد. کوتان مدت هاست که با خواهرش باراتی قطع ارتباط کرده و دلیل این قطع رابطه ازدواج مجدد خواهرش با مردی از طبقه و دسته ی متفاوت است. کم کم اتفاقاتی برای کوتان می افتد که حس میکند شخصی قصد کشتنش را دارد و به همه مشکوک میشود، اما..