your browser not support this video

خب تولدم نزدیکه شاید حرفام مهم نباشه ولی یادمه پارسال چند نفر روز تولدم وارد زندگیم شدن اولین نفر آرمان داداشم بود بعدی آبجی یکتا بود بعدی آبجی باران بود و در آخر زهرا و حسین هییییی کم کم ازم دور شدن اول حسین بعدش زهرا بعدش آرمان و در آخرم شاید باران هنوزم مثل قبل دوسشون دارم آرزوم اینکه بشیم یه خانواده پنج نفره هیییی ای کاش برگردین و بلاخره این تولدم بشه بهترین تولد زندگیم