بیا و چیزی بگو، که سراپا گوشم برای شنیدن... بیا و بتاب به این شبهای تارم، تا عطش چشمانم راسیراب کنی با نور گیرایت، ماه من.
تو رفتی و به خانه ات رسیدی، اما ندانستی که چه بر سر این خانه می آید، بی تو. هنوز طنین خنده هایت دلم را می لرزاند و هنوز هم با شوق دیدن دوباره ات در را باز می کنم...
اما می دانی عزیز... وقتی میبینم که هر قسمت از وجود نازنینت جای تکه ی گمشده ی پازل یک زندگی را پر کرده، دلم آرام می شود و تمام دردهایم را درخشش تک تک یاقوت های پیکرت دواست.
به راستی که چه زیبا می درخشی و نور زندگی می بخشی، گوهر نابم. و چه شادانم ازین بخشش که بعد تو، مرهمی شد برای دلتنگی هایم.
به جای بردن اعضایم به بهشتی که به آنها احتیاجی نیست مایلم با اهدای آنها پس از مرگم زندگی را به دیگران هدیه کنم»
سامانه دریافت کارت اهدای عضو:
Ehda.tums.ac.ir