سال 1242 یه نفر به اسم حسینعلی نوری، ادعای پیامبری کرد و لقب خودش رو هم گذاشت بهاءُالله و فرقه ای رو تأسیس کرد به نام بهائیت. عقیده اش هم این بود که میگفت من همون موعودی هستم که همه ادیان بشارت دادند که روزی ظهور میکنه و میگفت که اومدم تا وحدت و صلح بین نوع بشر برقرار کنم. یه سری نامه هم به سران کشورهای دنیا نوشت و گفت که با خلع سلاح بین المللی، یه امنیت جمعی و جامعه متحد جهانی درست کنیم تا به صلح برسیم. خیلی هم روی دموکراسی و جدایی دین از سیاست و قانونمداری تأکید داشت. بهائیان پس از انقراض سلسله قاجار و بعد از روی کار اومدن رضاشاه، شرایط بهتری برای جذب پیروان بیشتر و نفوذ در بدنه حکومت پیدا کردند. در این قسمت از پادکست انقلاب میخوایم که کمی درباره نقش و نفوذ بهائیان در حکومت پهلوی و فرجام شون در ایران حرف بزنیم.