your browser not support this video

چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ... و آن چه را که نمی‌باید اتفاق افتاد ... چقدر غنچه نرگس که یک به یک پژمرد چقدر میخـک و مـریم، کـف اتاق افتاد نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان مـا و نجـف، راه سبـزِ مشـّایه پیاده رفتنِ تا، "کــربلا" فراق افتاد شب زیارتـیِ جـدّتان، هـمین هـفته اگـر گـذار شمــا، در ره عــراق افتـاد ... تورا به عّمه سه ساله، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همین‌ که چشم قشنگت بر آن رواق افتاد... بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد.. اللهم عجل لولیک الفرج (الهی آمین)