انگار رنجی نبرده ایمعلی بن حسن بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، وی برادرزاده عبدالله بن حسن بن حسن و کنیه اش ابوالحسن بود. مردم به او «علی الخیر» و «علی الاغر» و «علی العابد» میگفتند. همسرش زینب، دختر عبدالله بن حسن، یعنی دخترعمویش بود که بانویی عابد و پارسا همانند شوهرش به شمار میرفت. مردم به این زن و شوهر «زوج صالح» لقب داده بودند. هنگامی که عبدالله بن حسن و سادات این خاندان را به فرمان ابوجعفر منصور از مدینه به کوفه میبردند، زینب دختر عبدالله که همسر علی بن حسن بود، گریه میکرد و میگفت: «وا عبرتا من الحدید و العباد و المحامل المعراه»؛ چراکه خاندان بنی حسن علیه السلام را در محملهای بی روپوش به اسارت میبردند و همه را با زنجیر میبستند. آل حسن بن علی علیه السلام اوقات نماز را با تسبیح علی بن حسن تشخیص میدادند. عبدالله بن حسن که از رنج زندان به جان آمده بود، روی به برادرزاده اش علی گفت: «می بینی که چه میکشیم. آیا از خدا نمی خواهی که ما را از این بلا برهاند؟! » علی بن حسن مدتی خاموش ماند و سپس گفت: «ما را در بهشت مقامی است که جز با تحمل این مشقتها نمی توانیم آن مقام را دریابیم و ابوجعفر (منصور) هم در جهنم عذابی در پیش دارد که فقط کیفر این مظالم است. او باید ما را شکنجه دهد تا آن را دریابد. اگر بر این آزارها بردبار بمانیم، هر چه زودتر جان میسپاریم و از این اندوه و محنت رها میشویم. انگار که رنجی نبرده ایم. اکنون اگر میخواهید، دعا کنید تا از محنت شما کاسته شود و عذاب ابوجعفر نیز تخفیف یابد». عبدالله بن حسن گفت: «نه! بلکه صبر میکنیم تا ما و ابوجعفر هر دو به آنچه در پیش داریم، برسیم». ابوالفرج مینویسد: «زندانیان هاشمیه بیش از سه روز دیگر در آن زندان زنده نماندند. علی بن حسن در روز بیست و سوم محرم سال ۱۴۶ ه. ق، در سن ۴۵ سالگی در زندان منصور جان سپرد». [۱]----------[۱]: (۱) مقاتل الطالبیین، ص ۱۲۹؛ المجدی، ص ۶۶؛ الشجرة المبار. که، ص ۲۱.