مجموعه: تفسیر گلستان سعدی
لیست پخش: باب دوم در اخلاق درویشان
قسمت: حکایت 12 خسته شدن سعدی در راه سفر
مفسر: آرمد(علیرضا فولادی)
برای دیدن دیگر ویدئوهای ادبی، فلسفی و فراشناختی من محفل آرمد را دنبال کنید
شبی در بیابان مکه از بیخوابی پای رفتنم نماند. سر بنهادم و شتربان را گفتم دست از من بدار.
پای مسکین پیاده چند رود
کز تحمل ستوه شد بُختی
تا شود جسم فربهی لاغر
لاغری مرده باشد از سختی
گفت: ای برادر! حرم در پیش است و حرامی در پس. اگر رفتی بردی وگر خفتی مردی.
خوش است زیر مغیلان به راه بادیه خفت
شب رحیل ولی ترک جان بباید گفت