کمیک تو مال منی پارت یک
این یکی شرور هم شکست خورد.. بزن قدش
کت نوار: بانوی من حالا که یکم وقت داریم میای بریم پیش آندره بستنی بخوریم؟
لیدی باگ: پیشی من که گفتم کار...
کت نوار: لطفااااااااااا
لیدی باگ: خیلی خب باشه
کت نوار: مرسییی
از زبان لیدی باگ
از اونجایی که آندره جای مشخصی نداره بهش زنگ زدم و پرسیدم که کجاست گفت روی پل هستش وقتی که رسیدیم اونجا اتفاقی آلیا و نینو رو دیدیم اوناهم اومده بودن بستنی بخورن پس هممون بستنی گرفتیم و روی یکی از صندلی ها نشستیم و خوردیم. آلیا و نینو یک بستنی باهم خوردن ولی خب از اونجایی که کت نوار بهترین همکارمه نمیخواستم ناراحتش کنم بخاطر همین به آندره گفتم: آندره برای منو پیشی یه بستنی بده.
از زبان کت نوار
میخواستم بستنی بگیرم که یهو دیدم لیدی باگ اومد و میخواست باهم بستنی بخوریم تعجب کردم معمولا تنهایی بستنی شو میخورد ولی خیلی خوشحال شدم و کنارش روی صندلی نشستم.
از زبان آلیا
من هویت لیدی باگو میدونم اون عاشق آدرینه ولی خب وقتی دیدم داره با کت نوار بستنی میخوره خوشحال شدم اونا واقعا بهم میان.نینو یه بستنی گرفت و کنارم نشست.
...
لیدی باگ داشت از وبلاگ آلیا تعریف میکرد و برای کت نوار محتویات اون وبلاگو توضیح داد. وقتی بستنی شون تموم شد، داشتن به حالت عادی بر میگشتن پس از آلیا و نینو خداحافظی کردن و هر کدوم به خونشون برگشتن.
از زبان تیکی
مرنیت تو نظرتو عوض کردی؟
مرینت: درباره ی چی؟
تیکی: علاقت به آدرین. امروز با گربه ی سیاه بستنی خوردی...
مرینت: نه تیکی... اینطور نیست. من فقط میخواستم برای اولین بار با گربه جونم بستنی بخورم. بستنی فقط برای عاشقا که نیست برای همکارا و دوستا هم هست و منو گربه امروز به عنوان دوتا همکار باهم بستنی خوردیم... حالا اینارو ولش تکالیفم مونده حسابی عقبم....