در تاریخ همواره لحظاتی ثبت میگردد. آنقدر تلخ که نتوان با یادشان زندگی کرد و آنقدر عزیز که هرگز قدمی به سوی فراموش کردنشان برنخواهی داشت.
هفتم آبان ماه؛ که به سان خنجری جهت باز کردن زخم های کهنه میماند، از آن خاطرات دوگانهی هواداران قدیمی استقلال است.
یادآور سکوهای مملو از ترس، خشم ، اشک های بی امان ،عشق و تمام آنچه که در سرمای پاییزی آن روزِ استادیوم آزادی، بر زیر گام های استوار کاپیتان مقدس آبی ها ریخته شد.
برای آنان که ابهت بازوبند کاپیتانی بر بازوان شما را ندیدهاند، سخت است توصیف آنکه چگونه در سال های نه چندان دور، بازی چشمنواز و تعصب بی حد و مرز یک نفر قرار از سکوها میگرفت و چگونه ۹ سال است هوادار استقلال هیچ جایگزین شایسته ای برای آنکه هفت مقدس مینامیدش نیافته.
در حافظهی فوتبال؛ امروز به نام فرهاد مجیدیست.همان تاریخ سازی که از سوی هواداران واقعی استقلال کمتر از شاه خطاب نشد.
محبوبی که در هر برهه ای نامش آمیخته با امیدِ رهایی از تاریکترین لحظات است.
فرماندهای مقتدر، که هیچ خداحافظی پایان او نخواهد بود.
#وداع_هفت_مقدس
#OnlyFarhad7