تهیونگ:تو هیچی نمیدونی جونگوکا.. هیچی:)
...
جونگ کوک:من هیچی نمیدونم؟! خنده داره:/کدوم شب بخاطرم بیدار موندی؟ها؟! کی برام تب کردی!؟ که من ندیدم :) اون شبایی که من پشت در خونت تو سرما موندم تو برف موندم فقط برای اینکه دلتو بدست بیارم چه شبایی که بخاطرت نخوابیدم چه وقتایی که داشتم جون میدادم اما گفتم چون تو پیشمی من عالیم:) اینا کجاست تهیونگ؟! اینا کجای ماجران؟! قلب من سنگ شدسیاه شد خورد شد از بین رفت:) اما هنوز عشق من بهت باقی موند:) تو عذابم دادی! عشق من از همون اول هم پایان خوشی نداشت تهیونگ:)
اینکه هرشب توهم اینو دارم که پیشتم میگیم میخندیم و میخوابم باهاش و صبح پا میشم و میبینم همه یه رویا بود میدونی چه دردیه؟!
من سوختم تهیونگ سوختم تو کجا بودی؟!
من چیزیو دیدم که نباید میدیدم اون موقع که دلداری میخواستم کجا بودی؟! :) وَر دل اون یکی؟!
جالبه:) بازم بگو من هیچی نمیدونم:) حرفام خیلی کم بود جناب کیم :) من یه دل پر یه عمر برات حرف دارم دلیل دارم که میتونی باهاش بمیری:)
امیدارم خوشحال باشی:)
_جئون جونگ کوک
....
فالو=فالو
گزارش نکنید... حمایت و نشر کنید:)
لایک:لایک
.....
هعی:)