وقتی با کلی ذوق و شوق منتظر موزیک جدید والسلام بودم قطعا به بعدش که تیتر همه ی سایت ها میشه فکر میکردم...
و وقتی خبر فوت مهسا امینی که عمیقا براش ناراحت شدم و هنوز هم هستم رو شنیدم و استوری های رهامیرو دیدم گفتم هنوز ته دلم یه امیدهایی دارم.
وقتی امیر موزیک زنگ انشا رو منتشر کرد اون امیده کم شد.
وقتی این دنیا از امیرک جوجه ی شاد من یه آقای غمگین با جذبه ساخت گفتم شاید دیگه ماکانی وجود نداشته باشه:)
اما وقتی میون اون همه رهامیر استوری گذاشتن و دلتنگیشون رو ابراز کردن گفتن قطعا این حس دلتنگی یک طرفه نیست.
وقتی فهمیدم حمیدرضا قرار بوده داداش کوچولوی ارشد باشه بیشتر از قبل ناراحت شدم
و من چم شد که دیگه هیچ امیدی ندارم؟:(
هیچ امیدی...:)
چند وقتیه دلم میخواد چنل رو پایان بزنم و برم برای همیشه دلم نمیاد:)
رمان کنارم باش متوقف میشه.
فعالیت چنل خیلی کمتر از قبل میشه
بدونید که عاشقتونم:)