دورورو در مورد دختر بچه ای است که بر اثر حادثه ای با مردی غیر عادی رو به رو می شود کمی بعد می فهمد که او نه می شنود نه میبیند نه حرف می زند نه میتواند بو کند و دست های مصنوعی دارد و اسمش هیوکیمارو است دورورو تصمیم میگیرد دنبال او برود کمی که داستان جلو می رود او میفهمد پدر و مادر او یکی از ثروتمندان و فرمانروا ی سرزمینی بودند برای صلح سرزمین هیاکیمارو را به 12 شیطان پیشکش میکنند................