خلاصه ی قسمت بیست و پنجم لحظه گرگ و میش:
حنانه به خواستگاری یوسف جواب مثبت داد.
پدر و مادر ندا،برای دیدن نوه شان سوگند به منزل توران میروند.اما سروش مانع دیدار آنها میشود.
سروش خانه ای اجاره میکند و آنها از خانه ی آقاجون میروند.
حدود هفت سال میگذرد.محمد و سوگند بزرگ شده اند.
طاهره با همرزم حامد،ازدواج کرده و باردار است.اولین نامه از حامد به دست آنها میرسد.حامد در نامه جویای حال یاسمن هم شده است.
برادر حنانه برای پول گرفتن از خواهرش به خانه ی آنها میرود و باهم بحثشان میشود.برادرش میگوید طالب بزودی از زندان