یوگی خرس سخنگوی قهوهای به همراه دوستش بوبو در پارک جنگلی جلی استون مشغول به دزدیدن سبد پیکنیک خانوادههایی که به پارک میآیند هستند. داستان از آنجا شروع میشود که دختر جوانی به نام ریچل برای ساخت مستندی از یوگی به پارک جلیاستون میآید. او با سرجنگلبان اسمیت در رابطه با این موضوع صحبت میکند و اسمیت اجازۀ این کار را به او میدهد. ریچل دوربین کوچکی به پاپیون بوبو وصل میکند تا از یوگی فیلمبرداری کند...