درعملیات بیت المقدس، دو « احمد» داشتیم که فرمانده بودند و صدای آن ها از شبکه های بی سیم مرتب شنیده میشد.
.
«احمد متوسلیان» فرمانده لشگر محمد رسول الله و«احمد کاظمی» فرمانده #لشکر_نجف اشرف.
.
در تماس های بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرماندهان و رزمندگان از لهجه های آن ها متوجه می شدند که این «احمد» کدام «احمد» است.
اما جالب تر زمانی بود که دو «احمد» با هم کار داشتند.
.
در مرحلهی دوم عملیات که بچه های لشکر محمد رسول الله در دژ شمالی خرمشهر با لشکر ۱۰ زرهی عراق درگیری سختی داشتند و کارشان به اسیر دادن واسیر گرفتن هم کشیده شده و احمد متوسلیان با بدنی مجروح عملیات را هدایت میکرد، احمد کاظمی با احمد متوسلیان اینگونه تماس می گرفت: احمَد احمَد، احمَد احمِد، احمَد احمِد.
.
او سه احمد اول را که یعنی متوسلیان، با لهجهی تهرانی می گفت اما اسم خودش را با لهجه ی نجف آبادی (احمد کاظمی، بچه نجف آباد بود). مخصوصا مقداری هم غلیظ تر بیان می کرد.
.
به این ترتیب احمد خوب و دوست داشتنی پایه ی خنده را برای فرماندهان زیادی که صدای او را از بی سیم می شنیدند فراهم می کرد.
.
به یاد #شهید_احمد_کاظمی
.
@farzandeIRAN_ir