بازی کثیف روباه پیر علیه ایران
از استقرار استودیوها در لندن تا جاسوسی
به بهانه شاهکار اطلاعاتی وزارت اطلاعات
انگلیس چه منافعی را در ایران از دست داده که این چنین به آب و آتش میزند؟
امروز، ۱۴۰۱/۱۰/۲۱، خبری در خصوص بازداشت یک اَبر جاسوس در رسانه ها منتشر شده است. خبری که کمی بعد از انتشارش با یک اشتباه محاسباتی از سوی برخی اکانتهای غیرِ اصلاح طلب رو به رو شده است.
آنچه اکنون در رسانه ها در حال مطرح شدن است به بازداشت علیرضا اکبری، جاسوسی که در مراکز حساس فعالیت داشته حکایت دارد.
به همین بهانه بسیاری از اکانت ها در حال بررسی نگاه سیاسی علیرضا اکبری و ارتباط نزدیکش با شمخانی، روحانی، ظریف و ... هستند.
بررسی سایت خبری خبرآنلاین نشان میدهد که علیرضا اکبری در یک نمونه بیش از 40 مصاحبه و یادداشت (فقط با همین یک سایت) داشته و عددهای مشابه دیگری مصاحبه و یادداشت با دیگر رسانههای اعتدال گرا و اصلاح طلب انجام داده است. نکته مهم البته مواردی ست که در این مصاحبهها مطرح شده!
بررسی این موضوعات نشان میدهد که علیرضا اکبری در بسیاری از موارد تلاش کرده موضع گیری هایی بسیار معقول و در چهارچوب داشته باشد. به طوری که کسی به او حساس نشود و همه چیز پیرامون او عادی به نظر رسیده و خودش نیز بتواند شبیه به مهره ی دلسوز به مخاطب معرفی شود. مهره ی دلسوزی که از متن مصاحبه و یادداشتهایش اینطور به نظر میرسد که کوشیده تا به عنوان "صاحب نظرِ دلسوز" خود را معرفی کند، تا اگر یک مقامِ مسئول رصد کننده ی اظهاراتش بود، تصور کند که شاید بتوان از نظرات و تحلیل های او استفاده کرد.
البته یک نکته را باید اعتراف کرد که علیرضا اکبری با وجود آنکه تلاش کرده رفتاری معقول داشته باشد اما گاه به شکلی افراطی مانند یک هوادار در قامت دفاع از برخی چهره ها از جمله ظریف، روحانی، جهانگیری و شمخانی وارد شده است. مسئله ای که برای تحلیل دقیق ترش باید تأمل بیشتری به خرج داد
ماجرا اینطور آغاز می شود که او برای دریافت ویزا به سفارت انگلیس در تهران مراجعه میکند.
پس از بررسی های صورت گرفته عوامل متوجه وزن اکبری در دولت میشوند. رفت و آمدهایی از سوی وی به مقاصدی در خارج از کشور صورت میگیرد.
سفارت هم به طوری غیر عادی تلاش میکند که در سفر های او به خارج از کشور سهولت ایجاد کند. رفته رفته ارتباط شکل میگیرد و اکبری به یک مهره که آگاهانه با سرویس همکاری میکرده، تبدیل میشود
نکته مهم درباره اکبری اینجاست که فارغ از جزئیات پرونده تا همینجای کار مشخص است که دشمنی بریتانیای صغیر چیزی فراتر از راهاندازی چند استودیو در لندن و ایجاد یک توپخانه ی عملیات روانی علیه ایران است.
انگلستان یک شبکه در برابر ایران تشکیل داده که بخشی از آن در چهارچوب رسانه ای و بخشی در چهارچوب اطلاعاتی کوشیده تا مغز استخوان برخی نهادها نفوذ کرده و ماموریتهایی را پیش ببرد.
سوال اصلی اما اینجاست: آیا انگلستان چنین شبکه ای که از "استودیوها در لندن" تا عوامل میدانی و جاسوس ها در سطوح بالا را شامل شود علیه دیگر کشور ها دارد؟
پر واضح است که بریتانیای صغیر منافعی در ایران داشته که با وجود حکومتی که در 43 سال گذشته شکل گرفته آن را از دست داده است.
حقیقتی که آنها را وادار کرده اینگونه با حداکثر توان بازی علیه ایران را پیش ببرند.