اين قطعه مربوط به مراسم عزاداری رحلت حضرت امّالبنین (سلاماللهعلیها) در سال ۱۴۰۱ مىباشد كه در هیأت رایةالعباس (علیهالسّلام) اجرا شده است.
براى دسترسى به آثار حاج محمود کریمی، میتوانید به پايگاه اطلاعرسانی فطرس مراجعه نمایید.
متن شعر:
منم اوّل و منم آخر
فردا در میدان جنگ، مرا خواهید دید
در جناح راست و جناح چپ
آنجا در اوج معرکه با من روبرو خواهید شد
قبرهایتان را با سمهای اسب خواهم کند؛ ای کسانی که با من دشمنی میکردید
من را میشناسید؟! برادر زینبم
چگونه «هلاکت» نزدیک من شود تا مرا نابود کند؟
من سرپرست زینب حوراء هستم
من سوار یکّهتاز نبردم
من شیر درّندهی عاشوراء هستم
من عبّاسم؛ زنده باد «حسین»
منم حمایتکننده و حفاظتکننده
هرکس به من پناه بیاورد، در امنیت و سلامت است
منم هلاککننده و نجاتدهنده
خدا شمشیر مرا قاضی و حکمکننده بر گردنها قرار داد
امیرالمؤمنین حیدر در بستر پیغمبر خوابید و هیچکس جرأت نکرد و نتوانست کنار او تیغ بکشد
منم علی و حیدر کربلاء؛ چگونه میخواهید با او روبرو شوید درحالیکه خواب نیست؟
من «مرتضي ثانی» هستم
دور و نزدیک مرا میشناسد
حسینیمذهبم من
من عبّاسم؛ زنده باد «حسین»
منم درهمشکننده و منم به فنا دهنده
کمرهایتان را با شمشیرم میشکنم
!ای لشگر شیطان! از خدا بخواهید که صبح طلوع نکند و شب طولانی شود
اگر فردا صبح از راه برسد، دیگر پشیمانی و فریاد «واویلا» هیچ سودی ندارد
به دست من است مرگ قطعی و حتمی؛ عزرائیل و جبرئیل را با حملاتم، گیج و حیران میکنم
منم کسی که روحها را میگیرد و قبض میکند
منم که در جنگ، بسیار ذبح میکنم
من زخمیکردن را دوست نمیدارم
من عبّاسم؛ زنده باد «حسین»