در این clip گوشه ای از حقایقی که دشمنان بشریت نمیخواهند مردم جهان از آن مطلع شوند نشان داده میشود. از آنجایی که غالب رسانه های غربی در چنگال دشمنان دیرینهی بشریت(جهودان نژادپرست و همدستان آنها) میباشد، در رسانه های مطرح غربی نهتنها این حقایق پنهان میگردد بلکه دروغ هایی برعکسِ حقایق را نیز به مردم تلقین میکنند. انتشار حقایق و آگاهی رسانی از کوبنده ترین راهکارها برای مبارزه با دشمنان بشریت میباشد
بیش از سه ربع قرن است که شست و شوی مغزی و تحریف سیستماتیک حقایق جنگ جهانی دوم کماکان ادامه دارد، و همان سندسازیها و دروغهایی که جنایتکاران پیروز جنگ برای فریب افکار عمومی به کار گرفته بودند اکنون نیز به عنوان به اصطلاح "تاریخ رسمی"! به خورد مردم عادی و نیز در فضای دانشگاهی یا academic به خورد تحصیلکردگان داده میشود. از آنجایی که منافع سیستم سرمایهسالاری جهانی در حفظ این دروغها و روایتهای جعلی است تعجبی هم ندارد که در همین زمان حاضر نیز مشاهده میکنیم که سیستم سرمایه سالاری جهانی، سرمایه های هنگفتی را به ساخت فیلم ها، کمپینها، کتابها، نمایشگاه ها و تبلیغات سراسر دروغ اختصاص می دهد که در آن روایت کلی مثبتی از پیروزان جنگ و روایتی منفی از شکست خوردگان جنگ نمایش داده میشود.
زمانی که به کتب مرتبط جنگ جهانی دوم که در کتابفروشی ها و کتابخانه ها موجود هستند نظر بیفکنیم متوجه میشویم که اکثر آنها چیزی جز تکرار طوطیوار روایتهای پروپاگاندایی پیروزان جنگ نیستند. سیستم سرمایه سالاری جهانی پیوسته از نگارش چنین کتابهایی حمایت کرده و با تامین مالی آنها باعث گشته که آن کتابها بتوانند در تیراژهای بالا تولید و پخش گردند و به خورد مردم جهان داده شوند. نبایستی فراموش کرد که با چاپ گسترده و مشهور شدن چنین کتابهایی در زبانهای مبدا، در نهایت احتمال ترجمه و چاپ انها در کشورهای دیگر که تحت سلطهی سیستم سرمایهسالاری نیستند نیز افزایش می یابد. تاریخدانانی که به دلایلی نظیر سود مادی یا جایگاههای با پرستیژ بالا حاضر میگردند چنین کتب عوام فریبانه ای را تالیف کنند و به تکرار طوطی وار جعلیات بپردازند در واقع مستحق این هستند که تاریخنگار درباری نامیده شوند. چنین تاریخنگارانی تفاوت چندانی با چاپلوسانی که در در دربارها در قرون قبل به تحریف حقایق میپرداختند ندارند. برای تاریخنگاران درباری امروزین، "دربار" همان مراکز مورد تایید سیستم سرمایه سالار است، در حقیقت اکثر دانشگاهها، موسسات، پستهای دولتی در غرب، نمونه هایی از چنین "دربار" هایی هستند. البته صرف عضویت در چنین موسساتی به این معنی نیست که فرد مربوطه سزاوار واژهی تاریخنگار درباری است. در مواردی برخی نیز ممکن است عضو چنین ارگانهایی نباشند ولی سودبرنده و مهرهی سیستم سرمایه سالاری باشند.
از سویی، همین سیستم سرمایه سالاری جهانی پیوسته تلاش کرده که *از نگارش و انتشار کتب و مطالبی جعلیات پیروزان جنگ را رسوا میکند ممانعت نماید تا بدین ترتیب از آگاهی عمومی جلوگیری کند. زیرا آگاهی عمومی در این زمینه یکی از بزرگترین کابوسها برای کنترل کنندگانِ سیستمِ استثمارگرِ سرمایهسالاریِ جهانی است.*
آثار فراوانی توسط محققان و تاریخ پژوهان منصف کشورهای مختلف در خصوص حقایق جنگ جهانی دوم نگاشته شده است با بررسی evidence ها و اسناد مختلف به جنبه های مختلف پرداخته اند. روشهای مختلفی برای سرکوب این محققان توسط حکومتهای خادم سیستم سرمایه سالاری جهانی صورت گرفته است. گاهی نیز برخی از چنین محققانی ممکن است در موسساتی در سیستم سرمایه سالار عضو باشند که بسته به شرایط و کشور مربوطه روشهای مختلفی برای مقابله با آنها و (در نتیجه پنهان کردن حقایق تاریخی) صورت میگیرد.
چنان که ذکر شد منابع مفید فراوانی در خصوص جنگ جهانی دوم وجود دارند که برای چند نمونه میتوان به The Forced War: When Peaceful Revision Failed نوشته ی پروفسور دیوید هوگان امریکایی، کتاب The bad war نوشته ی M.S King و کتاب های The Guilt Question of the Second World War و Who Started World War II? Truth for a War-torn World نوشته ی اودو والندی اشاره نمود. [همچنین شاید نیاز چندانی به یادآوری نباشد که دروغ بودن افسانهی نخنماشدهیِ هولوکاست هم از دههها قبل با پژوهشهای دقیق و جامع پژوهشگران مختلف از کشورهای مختلف، مشخص و اثبات شده است.]
در مجموع، چنان که واضح است سیستم سرمایه سالاری جهانی پیوسته تلاش کرده و نیز تلاش میکند که از نگارش و انتشار کتب و مقالاتی که تحریفات پیروزان جنگ را رسوا میکند ممانعت نماید تا بدین ترتیب از آگاهی عمومی جلوگیری کند. *زیرا آگاهی عمومی در این زمینه یکی از بزرگترین کابوسها برای کنترل کنندگانِ سیستمِ استثمارگرِ سرمایهسالاریِ جهانی است.*